محرم، تنها یک ماه در تقویم نیست؛ نمادی است از حزن، حماسه و پیوندی عمیق میان مردم ایران و فرهنگ عاشورایی. در این میان، چاوشیخوانی محرم یکی از آیینهای اصیل و ریشهدار عزاداری در مناطق مختلف ایران است که با لحنی حماسی و آکنده از شور و احساس، دلها را به کربلا میبرد. چاوشیخوانی، نوعی آواز مذهبی و سینهسوز است که معمولاً در آستانه کاروانکشیها، بدرقه زائران، یا مراسمهای خاص همچون دهه اول محرم خوانده میشود.
این سنت که در شهرهایی مانند یزد، سمنان، خراسان، اصفهان و حتی بخشهایی از تهران و قم رواج دارد، همچنان در قالب گروههای چاوشخوان با لباسهای سنتی، پرچم، بیرق و ضربآهنگی خاص برگزار میشود. در این مقاله، به بررسی تاریخچه چاوشی خوانی محرم، شکل اجرای آن، نمونههایی از متن چاوشیها و نقش معنوی این آیین در مراسم عزاداری خواهیم پرداخت.
اگر به دنبال شناخت دقیقتر و عمیقتر از آیینهای عاشورایی هستید، همراه ما باشید تا راز ماندگاری چاوشیخوانی در محرم را با هم مرور کنیم.
آیین چاوشیخوانی در چه شهرهایی برگزار میشود و زمان آن چه تاریخی است؟
آیین چاوشیخوانی، یکی از سنتهای معنوی و حماسی عزاداری محرم است که در مناطق مختلف ایران با سبکها و شیوههای متنوعی برگزار میشود. این مراسم، بهویژه در شهرهایی که ریشههای مذهبی و آیینی قویتری دارند، جایگاه ویژهای یافته و همچنان به عنوان بخشی از فرهنگ محلی حفظ شده است.
از جمله مهمترین شهرهایی که آیین چاوشیخوانی در آنها رایج است میتوان به شاهرود، دامغان، سمنان، کاشان، نطنز، نائین، یزد، بیرجند، بروجرد، تویسرکان، سبزوار، تربت حیدریه، اصفهان، اردستان و نیشابور اشاره کرد. در این شهرها، چاوشیخوانی معمولاً به صورت گروهی در قالب حرکت دستههای سینهزنی، نقالی و پیشواز محرم برگزار میشود.
از نظر زمانی، اجرای آیین چاوشیخوانی اغلب در روزهای پایانی ماه ذیالحجه و روز اول ماه محرم آغاز میشود. این آیین نقش مهمی در اعلام آغاز ماه عزا و آمادهسازی مردم برای ورود به ایام سوگواری دارد. در برخی مناطق، چاوشیخوانی حتی پیش از محرم، در قالب آیین «پیشواز محرم» یا «بدرقه کاروان امام حسین (ع)» اجرا میشود.
چاوشیخوانی نه تنها جنبه سوگواری دارد، بلکه حامل پیامهای عمیق عرفانی، تاریخی و دینی است که با بهرهگیری از ادبیات عامیانه و موسیقی سنتی، پیوندی میان نسلهای گذشته و حال برقرار میکند. حفظ این آیینها، نوعی پاسداشت فرهنگ دینی و مردمی ایران است که هر ساله با شکوه و احترام برگزار میشود.
7 نمونه ای از اشعار چاوشی خوانی
در ادامه چند نمونه از اشعار چاوشی خوانی معروف را برای شما آوردهایم.
چه کربلاست که آدم به هوش میآید
-
چه کربلاست که آدم به هوش میآید
-
هنوز ناله زینب به گوش میآید
-
چه کربلاست کز آن بوی سیب میآید
-
صدای ناله مردی غریب میآید
-
چه کربلاست کز او بوی مشک میآید
-
هنوز ناله زلبهای خشک میآید
-
چه کربلاست که بوی گلاب میآید
منبع: اشعار چاوشیخوانی کربلا، حاج یحیی
۷ بیت از شعر «خون چرا از دوری خاکت نبارم…»
-
خون چرا از دوری خاکت نبارم، کربلا؟
-
ماندهام من بیتو از دنیا چه دارم، کربلا؟
-
در هوای بوی خاکت بیقرارم، کربلا!
-
روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر
-
تا بیایم لحظهها را میشمارم، کربلا!
-
دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است
-
دارم آه و تشنگی در کولهبارم، کربلا!
منبع: اشعار چاوشیخوانی کربلا، قاسم صرافان
۳. بوی عطر کربلا در بزم ما پیچیده است
-
بوی عطر کربلا در بزم ما پیچیده است
-
این مسافر مرقد تنهای بیسر دیده است
-
بوی خاک کربلا دارد تن زوار ما
-
مرقد مولای مظلومان مکرر دیده است
-
از کنار علقمه با درد و آه و فغان
-
دست سقای علمدار و دلاور دیده است
-
آمد از شهر بلا از دیار کربلا
منبع: روستای چاوشیخوانی، بلاگ قلعه آقاحمید
۴. صلوات بر چهارده معصوم
-
صلوات بر چهارده معصوم
-
گر تو خواهی که بیابی زجهان راه نجات
-
بر محمد تو بگو از دل و از جان صلوات
-
یاد کن از جگر پاره حسن
-
به آن سرو آنور آن سرو خرامان صلوات
-
اگر بیمار نخواهی شوی در پیش خلق
-
به علی ابن حسین دانا صلوات
منبع: بلاگ قلعه آقاحمید، شعر چاوشیخوانی کربلا
۵. بوی خاک کربلا دارد تن زوار ما
-
بوی خاک کربلا دارد تن زوار ما
-
مرقد مولای مظلومان مکرر دیده است
-
آمد از نجف و هم از مهین کربلا
-
مرقد شاه نجف با دیده تر دیده است
-
از زمین کربلا بر ما پیام آورد
-
قبر شش گوشه شه با خون شناور است
-
آمد از شهر بلا از دیار کربلا
منبع: بلاگ قلعه آقاحمید، بخش چاوشیخوانی کربلا
۶. یاحسین شاه شهیدان
یا حسین، شاه شهیدان، نورِ جانِ اهل بیت
کشتهی کربوبلا، خورشیدِ میدانِ بلا
عازمِ صحرا شدی با کاروانِ عاشقان
جان به کف، آمادهی تسلیم در راهِ خدا
کودکان در خیمهها دلنگرانِ راه تو
خواهرانت اشکریزان، دلسپرده در دعا
مادرانِ داغدیده، سینهزن بر داغ تو
کاش بودم در کنارت، ای امامِ کربلا
۷. ای پسر فاطمه، ای نورِ هدی
ای پسر فاطمه، ای نورِ هدی
ای علمدارِ وفا، میرِ صفا
از مدینه تا عراق آمدی
با سپاهِ جانفشان آمدی
در دلِ شب، ذکرِ تو آتشفشان
قافلهسالارِ نورِ آسمان
بر لبِ تو زمزمهی یا علی
در دلت شوقِ لقاءِ حق ولی
۸. ای علمدارِ حرم، ای یلِ میدانِ نبرد
ای علمدارِ حرم، ای یلِ میدانِ نبرد
بر تو بادا صد سلام از اهلدل در شام سرد
بوی مشک از مشکِ تو، جاری شود در کربلا
ساقی لبتشنگان، جانم فدای کربلا
روضهخوانی چون رسد، نام تو گردد بلند
اشکها جاری شود بر نامِ آن شیرِ نبرد
دستهایت شد فدا بر عشق و بر یاریِ آب
ای اباالفضلِ وفا، سرفراز از این عذاب
این اشعار معمولاً در مجموعههای «اشعار آئینی» یا دیوانهای محلی شاعران مذهبی و منابعی مانند کتابهای «سوگسرودهها» و «نغمههای محرم» گردآوری شدهاند. در مراسمهای سنتی نظیر چاوشیخوانی در شهرهایی چون کاشان، یزد، شاهرود، دامغان و مناطق جنوب خراسان، این اشعار همراه با آهنگ خاص و سوزناک خوانده میشود.

پیشینه و تاریخچه چاووشخوانی
با وجود نبودن اسناد دقیق برای تعیین زمان آغاز سنت چاووشخوانی، شواهد تاریخی نشان میدهند که این آیین ریشه در دورهی صفوی دارد و در آن زمان برای بدرقه یا استقبال از زائران بهکار میرفته است. این رسم در عصر قاجار به اوج شکوفایی خود رسید و جایگاهی ویژه در فرهنگ مذهبی مردم ایران پیدا کرد.
اهمیت چاووشخوانی در آن دوران بهقدری بود که در آثار سفرنامهنویسان و جهانگردان اروپایی نیز بازتاب یافته است. بهعنوان نمونه، پولاک پزشک دربار ناصرالدین شاه، در سفرنامهاش به افرادی اشاره میکند که با پرچمهای سرخ و اشعار مذهبی در پیشاپیش کاروانها حرکت میکردند. همچنین آدام اولئاریوس، سیاح دوره صفوی، از چاووشهایی سخن میگوید که با صدای بلند شعر میخواندند و مسیر قافله را پیش میبردند. در کتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» نوشته جیمز موریه نیز توصیفهایی از نواختن طبل و نقاره و اعلام حرکت کاروان توسط چاووشان آمده است.
این منابع نشان میدهند که چاووشخوانی تنها یک رسم ساده نبوده، بلکه بخشی از هویت مذهبی، آیینی و اجتماعی مردم ایران بوده است.
چاوشیخوانی در شهرهای مختلف ایران چگونه است؟
چاوشیخوانی یکی از سنتهای قدیمی و آیینی مردم ایران است که با هدف بدرقه یا استقبال از کاروانهای زیارتی، خصوصاً به مقصد کربلا، مشهد یا مکه، برگزار میشود. این آیین ریشه در فرهنگ دینی و حسینی مردم دارد و بسته به اقلیم و آداب محلی هر شهر، رنگ و بوی متفاوتی به خود میگیرد.
در شهرهای شمالی ایران مانند مازندران و گیلان، چاوشیخوانی معمولاً با نوای نی و اشعار سوزناک همراه است. سبک خواندن بیشتر تمایل به موسیقی محلی دارد و اشعار بیشتر شامل مضامین دعایی، طلب خیر و اشاراتی به امام رضا (ع) یا امام حسین (ع) هستند.
در خراسان بهویژه در مشهد و نیشابور، چاوشخوانی حال و هوایی خاص دارد. بیشتر اشعار در وصف امام رضا (ع) و طلب زیارت از راه دور خوانده میشود. گاهی چاوشخوانان لباسهای سنتی به تن دارند و با کوبیدن چوبدستی بر زمین، ضربآهنگ خاصی ایجاد میکنند که حس حماسی به اجرا میدهد.
در اصفهان و کاشان، سبک چاوشیخوانی رسمیتر و سنگینتر است. اشعار بیشتر حالت مرثیه دارند و لحن اجرا بسیار تأثیرگذار و اندوهناک است. این سنت گاه با نقالی نیز همراه میشود و خواننده داستان کوتاهی از زندگی اهل بیت (ع) را نیز روایت میکند.
در شهرهای جنوبی مانند بوشهر، دزفول یا آبادان، چاوشیخوانی با شور و حرارت بیشتری برگزار میشود. در این مناطق از سازهای کوبهای محلی مانند دمام استفاده میشود و اشعار بیشتر رنگوبوی نوحهخوانی دارند. بعضی از مراسم حتی به صورت گروهی اجرا میشوند و حالتی حماسی به خود میگیرند.
در قم و تهران نیز هنوز این سنت پابرجاست. در قم، بهعنوان شهری مذهبی، چاوشیخوانی معمولاً در حرم حضرت معصومه (س) یا در محلههای قدیمی با حضور مردم متدین انجام میشود. در تهران، این آیین بیشتر در محلههای قدیمی مثل بازار، سنگلج یا پامنار برگزار میشود، جایی که هنوز نشانههایی از هویت مذهبی و سنتی مردم پایتخت باقی مانده است.
در مجموع، چاوشیخوانی گرچه یک سنت واحد است، اما در هر شهر با توجه به فرهنگ بومی، لهجه، نوع اشعار و موسیقی خاص، جلوهای متفاوت و تأثیرگذار پیدا کرده و به یکی از مظاهر وحدت فرهنگی و مذهبی در ایران بدل شده است.
جمعبندی محتوای آیین چاوشیخوانی محرم
چاوشیخوانی یکی از سنتهای کهن، معنوی و ریشهدار در فرهنگ مذهبی ایرانیان است که با محوریت بدرقه یا استقبال از زائران حرمهای مطهر انجام میشود. این آیین، آمیزهای است از اشعار مذهبی، موسیقی آیینی، شور دینی و عاطفه انسانی که طی قرون متمادی در میان مردم ایران رواج یافته و بهویژه در ایام محرم، اربعین، دهه کرامت، و اعزام کاروانهای زیارتی به اوج خود میرسد.
چاوشیخوانی صرفاً یک خوانش ساده نیست، بلکه نوعی پیامرسانی روحانی است؛ یک نفر، به نمایندگی از جمع، اشعاری پراحساس و گاه سوزناک را میخواند که محتوای آنها اغلب حول محور وداع، دعا، طلب مغفرت، و عرض ارادت به اهل بیت (ع) میگردد. اشعاری مانند «خوشا آنان که دایم در نمازند» یا «بیا که وقت سفر شد، رفیق گریه من» نمونههایی از محتوای این مراسماند.
در نقاط مختلف ایران، چاوشیخوانی با گویشها، سبکهای لحنی، موسیقیهای محلی و حتی سازهای بومی متفاوت اجرا میشود. در خراسان با حال و هوای رضوی، در جنوب با شور و حرارت، در اصفهان با متانت و حزن، و در شمال با آواهای محلی همراه است. این تنوع جغرافیایی، به غنای این سنت افزوده و آن را به یک میراث فرهنگی درخشان تبدیل کرده است.
اگرچه امروزه با گسترش سفرهای انفرادی و حملونقل مدرن، بساط چاوشیخوانی سنتی در حال کمرنگ شدن است، اما هنوز در بسیاری از شهرها، بهویژه در مراسم محرم یا اعزامهای دستهجمعی، این آیین با عشق و احترام برگزار میشود و نشانی از روح همبستگی، ایمان و فرهنگ دینی مردم ایران را به نمایش میگذارد.
جانماز کیفی
